ساختمانی که به عنوان سازهی بتن مسلح شناخته میشود، اغلب متشکل از اتصال یکپارچهی ستون و کف بتنی مسلح میباشد. ستونها در مواردی که فاصلهی زیادی با هم دارند، دارای تیرهای فرعی یا تیرچهها نیز هستند. اما زمانی که ستونها فاصلهی زیادی با یکدیگر ندارند، تیرهای فرعی حذف خواهند شد که در این صورت، سیستم کف فقط از دال و تیرهای اصلی که در میان ستونها قرار دارد تشکیل میشود. توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که در سازههای چوبی یا فولادی، اعضای متعدد سازه بر اساس اندازههای مد نظر بریده میشود و توسط جوش دادن، پیچ کردن، پرچ کردن و یا میخ کردن به هم وصل میشوند. بر خلاف آن در سازههای بتن مسلح بتن ریزی حدالامکان به شکل یکپارچه و در یک مرحله صورت میگیرد. میلگردهای مسلح کننده نیز در انتهای بخشهای گوناگون قطع نمیشود و در محل اتصال وارد عضو دیگر میشوند. در مناطقی که بتن ریزی قطع میشود هم علاوه بر ممتد بودن میل گردها، تلاش خواهد شد که سطح بتن سخت شدهی قبلی تمیز و زبر شده و چسبندگی بین بتن تازه و بتن سخت شده به طرز مطلوبی انجام شود.
فونداسیون و شناژ
فونداسیون بخشی از سازه است که معمولاً از سطح زمین پایینتر است و نیروهایی که به سازه وارد میشوند را به خاک یا یک بستر سنگی انتقال میدهد. همهی خاکها هنگامی که تحت تأثیر نیروهای فشاری قرار میگیرند تا حد زیادی فشرده میشوند که طی آن سازه نشست خواهد نمود.فونداسیون موجب میشود نیروها در سطح خاک تقسیم شود و منجر به نشست اندک خواهد شد. در واقع فونداسیون نشست را به صورت مساوی در بخشهای مختلف سازه تقسیم میکند. به فونداسیون پی نیز گفته میشود.
حتما بخوانید: نقاشی ساختمان
انواع شالودهها
در مجموع شالودهها شامل شالودهی دیوار و ستون میباشد. شالودهی دیوار در حقیقت یک نوار از بتن مسلح با عرضی بیشتر از ضخامت دیوار است که موجب انتقال بار دیوار در سطح وسیعتری میشود. شالودهی ستون اغلب به شکل مرکب یا منفرد میباشد. سطح مقطع شالودههای منفرد معمولاً به حالت مربع یا مستعطیل است. نا گفته نماند که برخی از شالودهها ممکن است دارای مقطعی به شکل ذوزنقه باشند. معمولاً شالودههای مرکب به منظور منتقل نمودن بار دو یا چند ستون به کار برده میشود. زمانی که مقاومت زمین متعارف باشد از شالودههای ساده و مرکب استفاده خواهد شد و هنگامی که زمین از مقاومت کافی برخوردار نیست، شالودههای صفحهای یا گسترده به کار گرفته خواهند شد. شالودهی رادیه یا گسترده یک صفحهی بتن مسلح یک پارچه است که زیر ساختمان و در تمام سطح زمین گسترده میشود و کلیهی ستونها روی آن قرار میگیرند. در شکلهای زیر میتوانید برخی از انواع مختلف شالودهها را ملاحظه نمایید.
میل گرد گذاری شالودهها
عملاً میل گردها به حالت شبکهای در کف شالوده قرار داده میشوند، البته بایستی فاصلهی پوشش بتن رعایت شود. به منظور به وجود آوردن چسبندگی بیشتر و انتقال مناسبتر نیرو میان بتن و فولاد در کنارههای فونداسیون، میل گردهای شبکه با خم 90 درجه به طول مشخص، شکل داده خواهند شد. در شکل زیر نمونههایی از میل گرد گذاری شالودهها را میتوانید ببینید.
با در نظر گرفتن عمق فونداسیون و میزان بار، سیستم میل گرد گذاری در آنها میتواند به صورت شبکههای تحتانی و یا ترکیبی از شبکههای فوقانی و تحتانی صورت گیرد. به منظور حفظ فاصلهی معین میان دو شبکه از خرک یا میل گرد خم شده به صورت تکیه گاه، استفاده خواهد شد که در شکل زیر قابل ملاحظه میباشد.
همچنین ببینید: پنجره
شناژ رابط بین فونداسیونها
شناژ وظیفهی کلاف کردن و مهار کردن فونداسیونها یا شالودهها را عهده دار است. کار برد شناژ به منظور مقابله با نیروهای افقی مانند زلزله و باد و نیز یکنواخت نمودن نشست در ساختمانها است. در شکل زیر میتوانید حالات مختلف شناژ رابط بین فونداسیونها را مشاهده نمایید.
ستون
ستون وظیفهی تحمل فشارهای محوری ونیروهای جانبی و انتقال آنها به فونداسیون را بر عهده دارد. ستونهایی که عمدتاً تحت تأثیر با نیروهای محوری تحت تأثیر قرار میگیرند، صرفهی اقتصادی آنجایی است که بخش بیشتر بار توسط بتن تحمل شود اما به علل گوناگون در ستونهای بتنی همیشه از میل گرد استفاده میگردد.
انواع ستون
ستونها از لحاظ شکل مقطع شامل موارد زیر میباشد:
- ستون با مقطع مربع
- ستون با مقطع مستعطیل
- ستون با مقطع چند ضلعی منتظم مانند شش ضلعی
- ستون با مقطع دایره
انواع ستونهای ذکر شده در بالا را میتوانید در شکل زیر مشاهده نمایید. در ستونهایی که مقطع مربع و مستعطیلی دارند، معمولاً پخهای کوچکی در لبهای ستون، با هدف سهولت در باز و بسته شدن قالب و زیبایی و پیشگیری از پریدگی لحاظ میشود.
از منظر چگونگی مسلح نمودن ستون بتنی، ستونها یا به صورت ساده طراحی میشوند و یا به صورت مرکب. در شکل زیر انواع این ستونها را میتوانید مشاهده نمایید. در ستونهای مرکب به جای میل گرد یا همراه با میل گرد از مقاطع فولادی مانند تیر آهن و یا قوطی هم استفاده میشود.
میل گرد گذاری ستونها
الف) حداقل تعداد میل گرد طولی در هر کدام از مقاطع ستونها شامل موارد زیر میباشد: 4 میل گرد در مقطع مربع-6 تا 8 میل گرد در مقطع مربع مستعطیل- 6 میل گرد در مقطع 6 ضلعی منتظم و حداقل 6 میل گرد در مقطع دایره
ب) تنگهای جانبی یا خاموت ها با هرف نگه داشتن میل گردهای طولی ستونها در جای خود و تأمین تکیه گاه جانبی، به منظور کوتاه کردن طول آزاد این میل گردها استفاده میشود، به گونهای که میل گردهای طولی تنها در فاصلهی بین دو تنگ، امکان کمانش داشته باشد. در شکل زیر میتوانید انواع مختلف آرایش تنگها و میل گردهای طولی در ستونها را مشاهده نمایید.
ج) قطر خاموت نباید از مقادیر زیر کمتر در نظر گرفته شود:
- یک سوم قطر بزرگترین میل گرد طولی
- 10 میلی متر برای میل گرد طولی با قطر بیشتر از 30 میلی متر و همچنین برای گروه میل گردهای در تماس
- قطر خاموت نباید از 6 میلی متر کمتر باشد.
د) فاصلهی بین دو خاموت پی در پی نباید از هیچ کدام از مقادیر زیر بیشتر باشد:
- 12برابر قطر کوچکترین میل گرد طولی منفرد یا در تماس
- 36 برابر قطر میل گرد خاموت
- کوچکترین بعدعضو فشاری
- 250 میلی متر
همچنین از نظر چگونگی قرار گرفتن در هر مقطع، تعداد خاموت ها بایستی به گونه ایبر گزیده شود که هر کدام از میل گردهای زیر در گوشهی یک خاموت با زاویهی داخلی حداکثر 135 درجه قرار گیرد و به صورت جانبی نگه داشته شود:
- هر میل گرد واقع در گوشههای عضو
- هر میل گرد غیر واقع در گوشه به صورت حداکثر یک در میان
- هر میل گردی که فاصلهی آزاد آن تا میل گرد نگهداری شدهی مجاور بیشتر از 150 میلیمتر باشد.
ه) در ستونهایی که مقطع دایرهای دارند و نیز بعضی از ستونهایی که دارای مقطع مربعی هستند، از مارپیچ به جای تنگ استفاده میشود.برای طراحی مارپیچهای اعضای فشاری بایستی به نکات زیر دقت شود:
- مارپیچها از میل گردهایی ساخته شوند که دارای سیمهای پیوسته میباشند.
- قطر میل گردها یا سیمهای صرفی در مارپیچها نبایستی کمتر از 6 میلی متر در نظر گرفته شود.
- گام مارپیچها نباید بیش از 75 میلی متر و کمتر از 25 میلی متر باشد.
- گام مارپیچ نباید بیشتر از یک ششم قطر هستهی بتنی داخل مارپیچ باشد.
- مارپیچها در هر طبقه باید از روی شالوده یا دال تا تراز پایینترین میل گردهای طبقهی فوقانی ادامه یابند.
- در ستونهای قارچی با سر ستون، مارپیچها باید تا ارتفاعی که در آن قطر یا پهنای سر ستون دو برابر قطر یا پهنای ستون است ادامه یابد.
- باید مارپیچها را در جای خود محکم نگه داشت و یا توسط فاصله نگهدارهای مطلوب در جای مناسب خود تنظیم و تثبیت شوند.
و) میل گردهای انتظار خم شدهی ستونها در محل تغییر مقطع باید از شرایط ذکر شده در ذیل برخوردار باشند:
- شیب بخش مایل میل گردهای خم شده نسبت به محور ستون نباید از 1 به 6 بیشتر باشد
- خم کردن میل گردهای انتظار بایستی پیش از قالب بندی صورت پذیرد.
- زمانی که وجه ستون با دیوار از 75 میلی متر عقب نشستگی یا پیش آمدگی بیشتری داشته باشد، میل گردهای طولیممتد باید به حالت خم شده استفاده نشوند و در محل عقب نشستگی بایستی میل گردهای انتظار مجزا برای اتصال به میل گردهای وجوه عقب نشسته، با رعایت ضوابط مرتبط به مهار و وصلهها در منطقهی تغییر مقطع پیش بینی شوند.
حتما بخوانید: کفپوش pvc چیست
تیر
به دلیل ضعیف بودن بتن در برابر نیروهای کششی در تیرهای بتن مسلح، میل گردهای فولادی در نواحی کششی جای میگیرند. در تیرهای بتن مسلح، کششی که توسط خمش به وسیلهی میل گردهای مسلح کننده به وجود میآید و فشاری که از خمش حاصل میشود توسط بتن ناحیهی فشاری تحمل خواهد شد. بر مبنای بعضی از علل طراحی و اجرایی، در ناحیهی فشاری مقطع هم این امکان وجود دارد که میل گردهایی قرار داده شوند. از لحاظ ملزومات اجرایی، حداقل تعداد میل گردهای اصلی تیر، 2 عدد میباشد که عملاً حداقل 2 میل گرد دیگر هم در وجه روبه رو برای مونتاژ و امکان مستقر شدن خاموت ها لحاظ میشود که در شکل زیر میتوانید مشاهده نمایید. تعداد دقیق میل گردها بعد از محاسبات طراحی تعیین میشود.
شکل زیر چگونگی متصل شدن شبکههای میل گرد در یک اتصال مرکب تیر به ستون را مشخص کرده است.
توجه به این نکته الزامی است که میل گردهای ستون پایینی در راستای خود بدون خم شدن تا بخش بالایی تیر ادامه یابد که در شکل زیر قابل مشاهده است.
شناژهای قائم و افقی در ساختمانهایی با مصالح بنایی
شناژ قائم
به منظور مقاوم نمودن ساختمانهای با مصالح بنایی در برابر زلزله و نشستهای نا متقارن، شناژ قائم به کار برده میشود. این شناژها وظیفهی کلاف نمودن شناژهای تحتانی و فوقانی ساختمان و به وجود آوردن ارتباط کامل میان اعضای تحمل کنندهی بارهای فشاری را بر عهده دارد. با هدف اجرای شناژ قائم، نخست در پی، ریشههایی جهت آرماتورهای شناژ در نظر گرفته میشود. بعد از اینکه دیوار اجرا شد و فضایی برای شناژ قائم مهیا شد، توسط 4 میل گرد طولی، به میل گردهای انتظار صورت میگیرد و بعد از این که میل گردهای طولی و نگهدارنده های عرضی یا خاموت ها تکمیل و اجرای کامل شد، دو سمت دیگر شناژ بسته میشود و بتن ریزی صورت میگیرد.میل گردهای شناژ قائم در محل اتصال با شناژهای افقی تا حد نیاز و با طول استاندارد تعیین میشود و مانند میل گردهای انتظار عمل میکنند. معمولاً در شناژهای قائم از بتن با عیار حداقل 300 کیلو گرم بر متر مکعب استفاده میشود. همانطور که اشاره شد، در اجرا، دو دیوار جانبی به عنوان قالبهای ثابت مورد استفاده قرار میگیرد که در این حالت جهت بتن ریزی فقط دو صفحهی قالب در دو سمت حفره نیاز داریم. در هر طبقه بتن ریزی شناژها به گونهای انجام میشود که اتصال لازم به اسانی با بخش بعدی یا طبقهی فوقانی صورت گیرد. به منظور بتن ریزی طبقه بالاتر، سطح بتن قبلی را نخست توسط برس سیمی اندکی خشن میکنیم، بعد از اینکه آن را تمیز نمودیم، رطوبت دهی را به آن انجام داده و بعد از آن بتن ریزی مینماییم. در پارهای از اوقات هم از مواد افزودنی چسبی استفاده میشود.
شناژ افقی
این شناژ در حقیقت یک کلاف بتنی میباشد که بر روی دیوار با مصالح بنایی اجرا میشود. ابعاد این کلاف اغلب 20*30 و یا 30*40 سانتیمتر است و معمولاً از بتن با عیار 300 کیلو گرم بر متر مکعب تولید میشود. عملکرد شناژ افقی به صورت زیر میباشد:
- اتصال قائم با شناژ قائم و در نتیجه ایجاد مقاومت بیشتر در مقابل نیروهای جانبی مانند باد و زلزله و نشستهای نا متقارن
- آسان شدن اجرای پوشش سقف
شناژ افق به مثابه یک تیر یک سره است که در محل برخورد شناژ قائم، از ممان منفی بخوردار است، بنابراین موقعیت آرماتورگذاری در مقطع آن تغییری نمیکند. در شکل زیر آرماتور گذاری در شناژ افقی و اتصال آن با شناژ قائم ارائه شده است.
دال
دال بخشی از سازهی بتنی میباشد که برای پوشش فوقانی یا تحتانی فضای مد نظر استفاده میشود و جدا نمودن فضاهای مختلف از هم، هدف ساخت و تولید آن میباشد. در شکل زیر میتوانید انواع گوناگون دالهای بتنی را مشاهده نمایید.
دال یک طرفه
بارهایی که به دال یک طرفه وارد میشود تنها در یک سمت حمل میشود و آرماتوربندی آن در یک سمت معین است. این نوع دال و جزییات آرماتور بندی با آن در زیر نشان داده شده است.
دال دو طرفه
دالهای مستعطیلی به منظور استفادههای مختلف نسبت به طول به عرض و یا وضعیت تکیه گاهی آنها، به حالت دو طرفه میباشند. تغییر شکل در این دالها متأثر از نیروهای وارده به صورت یک سطح کروی است. در هر دو امتداد دال، لنگر خمشی وجود دارد و جهت از بین بردن این لنگرها بایستی دالها در هر دو راستا توسط دو لایهی میل گرد عمود بر یکدیگر مسلح شوند. سادهترین نوع این دالها در چهار لبهی خود تکیه بر تیر بتن مسلح قوی یا دیوار و یا تیر فولادی دارند. دالهایی نیز به حالت دو طرفه محاسبه میشوند که نسبت دهانهی بزرگ به دهانهی کوچکتر آنها از 2 کمتر باشد.
همچنین ببینید: درب ضدسرقت ایرانی
سقف تیرچه بلوک
این سقف دال یک طرفهای است که جهت کاهش بار مرده از بلوکهای تو خالی سفالی یا بتنی با هدف پر نمودن حجم سقف به کار برده میشوند. اجزای سقف تیرچه بلوک شامل موارد زیر میباشد:
1- تیرچههایی که به موازات و در راستای هم و در فاصلههای معین بر روی تیرهای باربر واقع میشوند و اغلب فاصلهی آنها 50 سانتیمتر میباشد. اما فاصلهی ازاد میان آنها از 75 سانتیمتر نباید بیشتر باشد.
2- بلوکهای تو خالی که با در نظر گرفتن شکل ویژهی انها میان تیرچهها واقع میشوند. این بلوکها در حقیقت فاصلهی میان تیرچهها را پر میکنند و حجم بالایی از سقف را اشغال مینمایند.
3- بتنی که بین بلوکها را پر میکند و روی آنها لایه ایبه ضخامت 5 تا 10 سانتیمتر به وجود میآورد، در دهانههای بزرگ، تیرچهها را در وسط دهانه یا در فواصل مطلوب با کلافهای عرضی به هم متصل کرده و میبندد. این مورد در شکل زیر نشان داده شده است.
بعضی از مزایای سقفهای تیرچه بلوک را میتوانید در زیر مطالعه نمایید:
- سبک بودن سقف در قیاس با سقفهای مشابه
- مقاومت مناسب در برابر نیروهای جانبی مانند زلزله
- دوام مطلوب آن در برابر آتش سوزی
- عایق صوت و حرارت و رطوبت
- هموار بودن سطح زیرین سقف و سطح روی آن پس از پایان عملیات اجرا و پیاده سازی سقف
معایب سقفهای تیرچه بلوک
- زمان پیاده سازی طولانی در قیاس با سقفهای طاق ضربی
- الزامی بودن حضور افرادی با مهارت و تخصص بیشتر
- عدم استفاده در دهانههای بزرگ
- افزایش هزینه جهت خریداری قالب و شمع
به دلیل یکپارچگی دال با تیرهای تکیه گاهی، تغییرات دما موجب به وجود آمدن تنشهای کششی در دال میشود. این تنش بایستی با توزیع میل گردهای کافی در تمام طول و عرض دال پخش شود تا بدین سبب ترک به وجود آمده مقاومت دال را با کاهش مواجه نکند؛ وجود این میل گردها همچنین از ایجاد ترکهای عمیق در سطح بتن پیشگیری مینماید. کاربرد میل گردهای حرارتی معمولاً در دالهای یک طرفهای که از میل گردهای اصلی در یک جهت برخوردار هستند، میباشد. در دالهای دو طرفه که سازه در هر دو سمت مسلح میشود، به کار بردن میل گرد حرارتی به صورت چداگانه توصیه نمیشود. در دالهایی که ضخامت اندکی دارند میل گردهای حرارتی تنها در یک لایهی در جهت عمود بر میل گردهای اصلی واقع میشوند و در دالهای با ضخامت بیشتر، میل گرد حرارتی در دو لایه قرار داده میشود.
سقفهای لانه زنبوری یا کاسهای
این سقفها از گروه سقفهای بتنی بوده و به صورت دالهای دو طرفه میباشند و در دوجهت میل گرد گذاری میشوند. بتن ریزی این سقف، در جا است و قالب بندی آن هم به صورت شبکههای عمود بر هم بوده به صورتی که کاسهها درون این شبکهها جای میگیرند. شبکهها توسط جکهای به خصوصی تا هنگام سخت شدن بتن حفظ میشوند. قالبها از شیب ملایم داخلی برخوردار بوده و پیش از بتن ریزی با روغنهای ویژهای ترکیب میشوند تا در زمان باز نمودن قالب، آسیبی به بتن وارد نشود. در شکل زیر این مورد به وضوح نشان داده شده است.
کمترین ضخامت بتن ریزی روی قالبهای کاسهای 10 سانتیمتر میباشد.در کلیهی میل گردهای اصلی از فولادهای آجدار استفاده میشود و در همهی بخشهای تکیه گاهی آرماتورهای منفی جای داده میشوند. یک شبکهی میل گرد حرارتی به فاصلهی حداکثر 25 سانتیمتر سطح سقف را مسلح میکند. قالب برداری نبایستی تا هنگام سخت شدن کامل بتن و به دست آمدن 70 درصد مقاومت نهایی انجام شود. کمترین زمان نگهداری بتن در قالب 7 روز و بیشترین آن 14 روز میباشد. به شکل زیر دقت کنید.
دیوار
دیوارهای بتنی در ساختمان در موقعیتهای گوناگونی مورد استفاده قرار میگیرد. دیوارها از لحاظ رفتار سازهای به 5 گروه تقسیم میشود:
- دیوارهای حائل
- دیوارهای باربر یا بار قائم
- دیوارهای زیر زمین
- دیوارهای غیر باربر(جدا کنندهها و دیوارهای پیرامونی)
- دیوارهای برشی(ممکن است ترکیبی از 1 تا 4 باشد)
دیوار حائل
این دیوار با هدف مقاومت در برابر فشار جانبی خاک استفاده میشود. در اغلب موارد عامل پایداری، وزن دیوار میباشد که در شکل زیر نشان داده شده است.
دیوار باربر
این دیوار در کنار تحمل وزن خود، یک نیروی خارجی قائم را نیز تحمل میکند که در پی عکس العمل سقف یا مانند آن به وجود می اید. با در نظر گرفتن اهمیت این دیوارها، ضوابط ویژهای برای آنها لحاظشده که مهمترین آنها را در زیر میخوانید:
1- طراحی دیوار بایستی برای بارهای بیرون از مرکز و هر گونه بار جانبی که در معرض آن قرار میگیرد صورت گیرد.
2- دیوارها بایستی به اعضای متقاطع با آنها مثل بام، ستون، پایه، پی و کف مهار شوند.
3- دیوارهایی که ضخامتی بیش از 25 سانتیمتر دارند، بایستی از دو شبکهی فولادی در دو سمت دیوار برخوردار باشند، که پوشش بتنی هر شبکه حداقل 5 سانتیمتر است. فاصلهی میان محورهای میل گردها بایستی از 1.5 برابر ضخامت دیوار یا 25 سانتیمتر بیشتر در نظر گرفته شود. در دیوار و در محل بازشوها بایستی حداقل دو میل گرد آجدار شماره 16 در پیرامون بازشوها، درها و پنجرهها استفاده شود که در شکلهای زیر میتوانید مشاهده نمایید.
حتما ببینید: شستن نما
دیوار زیر زمین
این دیوار به نوعی دیوار حائل است که علاوه بر فشار جانبی خاک ، نیروهای قائم را هم تحمل مینماید. کمترین ضخامت دیوارهای زیر زمین 20 سانتی متر و در نواحی مرطوب 30 سانتیمتر میباشد. دیوار زیر زمین در همه موارد باید از ضخامتی فراتر از دیوارهای بالای آن برخوردار باشد که در شکل زیر این دیوار قابل مشاهده است.
دیوار غیر باربر
دیوارهای محیطی ساختمان را جداساز داخلی و دیوارهای محوطه را دیوار غیر بار بر می گویند. این دیوارها باید به صورت عایق صدا طراحی شوند. دیوارهای محیطی که طول زیادی دارند باید همراه با تکیه گاههای چانبی مورد استفاده قرار گیرند.
دیوار برشی
این دیوار جهت از بین بردن نیروهایی که به صورت افقی بر سازه وارد میشوند مانند باد و زلزله، کاربرد دارند. این دیوارها را میتوان در بخشهای گوناگون پلان ساختمان طراحی نمود، ولی باید تقارن آن نیز در نظر گرفته شود. اگر میل گردهای خمشی در دو لبهی دیوار متمرکز شوند، استهلاک انرژی زلزله در دیوار افزایش مییابد. اگر میل گردهای کششی توسط تنگ یا خاموت دور پیچ شوند میتواند اثر مطلوبتری داشته باشد. به شکل زیر دقت کنید.
الزامی نیست که در ساختمانهای کوتاه و متوسط دو لبهی دیوار به صورت برجسته طراحی شود بنابراین دیوار در این ساختمانها، ثابت طراحی و لحاظ میشود که در شکل زیر قابل مشاهده است.
پله
پله رسیدن به ارتفاعات مختلف در ساختمان یا محوطه را تسهیل میکند که سادهترین راهکار است. ابعاد پله در حالت معمولی توسط رابطه زیر محاسبه خواهد شد:
2h+b=63-64cm
h = ارتفاع پاخور پله
b= عرض پا کف پله
در شکلهای زیر میتوانید جزئیات پیاده سازی و طراحی پلههای بتنی را مشاهده نمایید.
ساختمان 115 » مرجع کف سابی
سپاس از معلومات شما