نقشهبرداری را میتوان به شیوههای گوناگون و ازدیدگاههای مختلف تقسیمبندی نمود. در ادامه به دو مدل از این تقسیمبندی خواهیم پرداخت:
تقسیمبندی براساس اوضاع طبیعی
نقشهبرداری زمینی:
این نقشهبرداری که به منظور تهیهی نقشه از سطح خشکیها صورت میپذیرد، بخشهای زیر را در بردارد:
- نقشهبرداری توپوگرافی: در زمان تهیهی نقشه از یک منطقه در صورتی که جدا از عوارض سطحی مانند ساختمان، جاده، میدان و…، پستی و بلندی نیز در آن منطقه موجود باشد، از این نوع نقشهبرداری بهره میگیرند. همزمان با تعیین موقعیت مسطحانی نقاط (X و Y)، موقعیت ارتفاع نیز تعیین میگردد (Z نقاط هم بدست میآیند) و به منظور نمایش ارتفاعات، منحنیهایی تحت عنوان «منحنی میزان» استفاده میشود که البته در بحث فعلی ما جایی ندارد. در این نوع نقشهبرداری، نقشههای توپوگرافی تهیه میشوند که دارای کاربردهای فراوانی هستند؛ از جمله اینکه بر روی این نقشهها میتوان در هر جهتی شیب زمین را تعیین نمود و حجم خاک و دیگر مصالح ساختمانی را در اجرای ساختمانها و راهسازی و مسطحسازی اراضی برآورد کرد. در دو شکل بعد، دو نمونه از این نقشهها نمایش داده شده است.


- نقشهبرداری ثبتی: در نقشهبرداری ثبتی، نقشههایی تهیه میشود که آنها را کادآستر نیز مینامند. در ادامه به تشریح این مدل نقشه میپردازیم:
با توجه به اینکه زمین به عنوان مادهی خام کلیهی ثروتهای دیگر از پرارزشترین منابع برای انسانها محسوب میشود، برای حفظ محیط و محدودهای به نام «ملک» که مردم در قالب برخی مقررات و محدودیتها در آن زندگی یا فعالیت کردهاند، روشهایی مورد استفاده قرار گرفته است.
نخستین روشها نزدیک به 3000 سال قبل از میلاد، در مصر باستان به منظور اندازهگیری زمین برای اخذ مالیات، استفاده شده است.
در روزگار قدیم ثبت املاک و مستغلات به صورت دستخطهایی بین مردم رد و بدل میشد و به تدریج در این مورد تحولاتی به وجود آمد. طبق قوانین مشخص پس از منطقهبندی زمینها، این مناطق به شهر و شهرستان و بخش و قریه تقسیمبندی شده و شمارهگذاریهایی برای آنها انجام شده است. مثلاً هر قریه تحت یک شمارهی اصلی و اجزای آن با شمارههای فرعی مشخص و ثبت گردیده و این شمارهگذاریها به شهرستان و شهر تعمیم داده شده و اساس و بنای شناخت املاک و تشکیل پروندهها قرار گرفته است.
در ایران و در حدود سال 1310، سازمانی تحت عنوان ثبت املاک تحت نظر دستگاه قضایی کشور به منظور نظم بخشیدن به وضعیت مالکیتهای غیرمنقول، تأسیس شد و به تدریج با تشکیل صدها اداره در نواحی مخلتف کشور، کار خود را آغاز کرد.
یکی از مشکلات موجود در زمینهی مالکیت اموال غیرمنقول در کشورهایی مثل ایران، عدم تعیین موقعیت دقیق این نوع اموال اعم از زمینهای مزروعی و مسکونی و ساختمانها و بعدها آپارتمانها بوده است. شاید یکی از دلایل و انگیزههایی که موجب شده ثبت املاک در اغلب کشورها به صورت سازمانی تحت نظر یکی از ارگانهای قضایی پایهریزی شود، آن است که غالب دعاوی دادگستریها را مسائل مرتبط به مالکیت و عوارض ناشی از آن تشکیل میدهد.
در گذشته مورد استناد کارشناسان ثبت و مقامات قضایی در زمینهی دعاوی مذکور، مدارک و پروندههایی بودند که برپایهی صحبتهای مطلعان محلی راجع به حدود و ثغور املاک تنظیم شده بود؛ اما این مدارک با گذشت زمان دچار تحول و دگرگونی گردید و از رهگذر آن، حتی جنایت و آدمکشی و نزاع جمعی میان افراد دو ده یا ساکنان دو خانه به وجود آمده است. ضوابط عینی و ریاضی برای ثابت کردن نظریات وجود نداشت و آگاهانه یا ناخودآگاهانه سلایق فردی در چگونگی قضاوت تأثیر میگذاشت و این خود مشکلاتی را به وجود میآورد.
در سال 1334 به علت مشکلات مذکور در بخشنامهای، صدور سند مالکیت بدون نقشهبرداری و ذکر مساحت و متراژ اضلاع ممنوع اعلام گردید؛ اما اجرای چنین بخشنامهای که بدون توجه به عدم وجود نقشههای مبنایی برای مملکت و ارتباط و هماهنگی شهرها صادر شده بود، موجب گردید که کارمندان سازمان ثبت با تجهیزات بسیار ضعیف و در حد صفر خود، به حالت پراکنده به تهیهی کروکیهایی محلی به نام نقشهی کادآستر، مبادرت بورزند و با شمارهگذاری های موردی و محلی مثل شمارهگذاریهای روش قدیمی، سند مالکیت صادر کنند.
در شکل بعدی نمونهای از نقشههای ثبتی به تصویر کشیده شده است.

به علت تمام نشدن امور مرتبط به تهیهی نقشههای مبنایی، هنوز هم تمامی املاک و قطعات زمینها به ثبت نرسیدهاند. در دهههای اخیر فعالیتهای پراکندهای در زمینهی کادآستر اراضی در نقاط گوناگون ایران نظیر فومن، گیلان، جیرفت و سیستان و چند نقظهی دیگر صورت پذیرفته و از برخی مناطق تهران و قزوین و مشهد نیز با استفاده از روش فتوگرامتری، نقشههای کادآستر بزرگ مقیاس و تهیه شده که نمونهای از آنها در شکل بعدی به نمایش درآمده است.

در این نقشه که با مقیاس 1:500 تهیه شده و بلوکها شکل هندسی منظمی دارند، هر قطعه توسط یک شمارهی مشخص شده و تمامی اطلاعات مربوط به آن در لیست ضمیمهی نقشه و در مقابل آن شماره ثبت میگردد. این اطلاعات میتواند شامل این موارد باشد: مساحت عرصه و اعیان، مساحت بخشی از عرصه که به فضای سبز یا باغچه تعلق دارد، تعداد درختان، تعداد طبقات ساختمان، تاریخ احداث آن، وضع ساختمان از لحاظ معماری و فنی، سرویسهای آن (آب- برق-گاز- تلفن- فاضلاب) و کیفیت حرارتی محیط خانه (کولر – شوفاژ – بخاری و…).
خوشبختانه با استفاده از فناوریهای نوین در نقشهبرداری و برنامهریزیهای صورت گرفته، خیلی زود شاهد تهیهی نقشههای کادآستر از سراسر نقاط کشور خواهیم بود.
در کل میتوان تعریف زیر را به نقشههای کادآستر اختصاص داد:
نقشهای که تمامی اطلاعات مربوط به محدودهها و موقعیت و خصوصیت قطعه زمینهای موجود در آن با دقت زیاد مشخص شده باشد را نقشه کادآستر میگویند.
در برنامهریزیهای جدید، اطلاعات متعلق به قطعه زمینها به جای اینکه روی کاغذ یا در پرونده ملک به ثبت برسند، در حافظههای ماشینهای الکترونیکی ضبط میشوند و هر بلوک یا قطعه به جای آنکه با چند خط روی نقشه به نمایش درآید، با چند عدد نشان داده میشود که این اعداد شامل مختصات مسطحانی گوشههای قطعه همراه با اطلاعات زیر که در حافظهی رایانه قرار میگیرند، میباشند:
- مساحت قطعه
- مزروعی یا مسکونی بودن قطعه
- مساحت عرصه و اعیان به تفکیک
- وضعیت سرویسهای رفاهی مانند برق، آب، تلفن، گاز، فاصلاب و حتی مشخصات آب از لحاظ قطر انشعاب و کیفیت برق از نظر تعداد فازها و مقدار آمپر
- درصد شیب متوسط زمین و در صورت نیاز اطلاعاتی در مورد جنس آن
- سایر اطلاعات فنی مرتبط به ساختمان و اگر ملک زراعی بود، نوع محصولی که در آن قابل روییدن است.
- نام مالک با مالکین و اساساً کیفیت تصرف در حالتی که مسکونی باشد.
- نقشهبرداری شهری: در مناطق شهری، عوراض گوناگونی مانند خیابانها، پیادهروها، معابر، فضاهای سبز، جویهای آب، پلها و ساختمانها و… به صورت متراکم در یک فضای محدود واقع شدهاند. نقشههایی که از این نوع مناطق بدست میآیند، بایستی تمامی عوارض مذکور را به طور واضح و دقیق نشان دهند تا کاربران این مدل نقشهها که عموماً شهرداریها، سازمانهای حفاظت محیط زیست و حملونقل شهری هستند، به آسانی و با دقت قادر باشند در جهت رسیدن به اهداف موردنظر از آنها بهره بگیرند. نگاهی به مهمترین کاربردهای این نوع نقشهها، خصوصیان آنها را معین میکند؛ مانند:
- مکانیابی و محاسبات لازم روی نقشه با بهرهگیری از اطلاعات مراجعان در صدور پروانه، پایان کار، خلاف ساختمان و …
- محاسبهی سرانههای لازم آموزشی، خدماتی، بهداشتی، فرهنگی، مذهبی، فضای سبز و … به منظور بررسی کمبودها و همکاری برای برطرف کردن آنها در ارتباط با سایر ادارات و سازمانها.
- محاسبهی کوتاهترین راه با توجه به پارامترهایی مانند یکطرفه بودن برخی خیابانها، چراغ قرمزهای مسیر، بسته بودن موقت تعدادی از مسیرها، آهسته بودن حرکت در برخی نقاط به دلیل حجم بالای رفت و آمد در اوقات مختلف شبانهروزی.
- صدور مجوز ساخت واحدهای آموزشی، ادرای، تجاری، فرهنگی و غیره.
- ایجاد شبکههای مناسب برای مدلهای حملونقل
- برنامهریزی به منظور نصب تابلوها، تزیینات، تعمیر و تجدید و سایر مواردی که در ارتباط با امور زیباسازی شهر به کار گرفته میشود.
- اجرای ممیزی شهر و وصول عوارض نوسازی.
- بررسی میزان سرانهی فضای سبز شری و محاسبهی کمبود تا نسبت حد استاندارد و بهدست آوردن تقریبی برترین نقاط احداث فضای سبز به منظور بهرهبرداری بیشتر از آنها.
- تهیهی نمودارهای جمعیتی شامل تراکم مسکونی، تراکم جمعیتی، اشتغال و دیگر موارد مشابه موردنیاز جهت برنامهریزی و بسیاری از کاربردهای دیگر، ایجاب میکند که این نوع نقشهها در:
الف مقیاس بزرگ تهیه شوند که البته هرچقدر مقیاس بزرگتری باشد، بایستی دقت بیشتری در اندازهگیریها اعمال گردد.
ب وضعیت مسطحانی اهمیت بیشتری داشته باشد که در این حالت، تعیین موقعیت عوارض به صورت دو بعدی است.
ج با توجه به تراکم عوارض، به منظور نمایش دادن عوارض مختلف از رنگهای گوناگون بهره گرفته میشود.
د به منظور به نمایش گذاشتن عوارض با ابعاد کوچک از علائم قراردادی استفاده شود. نمونههایی از نقشههای شهری در سه شکل بعد نشان داده شده است. در این مدل نقشهبرداری افزون بر تهیهی نقشههای شهری در خصوص پیادهکردن طرحهای ساختمانی، کانالها، زهکشی سیستمهای آبرسانی و فاضلاب و سایر عملیات مهندسی داخل شهر، بحث میگردد.


آموزش

- نقشهبرداری مسیر: این مدل نقشهبرداری به منظور طراحی و پیادهکردن مسیرهایی مانند انواع جادههای بین شهری، بزرگراهها، راههای ارتباطی شهرها با روستاها، راهآهن، خطوط انتقال نیروی برق، لولهکشی کانالها و… و همچنین در برخی موارد محاسباتی مربتط با آنها، به کار گرفته میشود. نمونههایی از این نقشهبرداری در شکل زیر به تصویر درآمده است.
نمونه نقشههای تهیه شده در نقشهبرداری مسیر
نقشهبرداری هوایی:
با اینکه در حدود 350 سال قبل از میلاد، ارسطو نظریهی ایجاد تصویر به کمک نور را مطرح نمود اما تا اوایل قرن 18 میلادی این نظریه کاربردی نداشت. در این سالها استفاده از اصول پرسپکتیو در تهیهی نقشه توسط افراد مختلف تحت بررسی قرار گرفت و از عکسهایی که با کایت و بالون از سطح زمین برداشته شد، استفاده گردید؛ تا اینکه در سال 1894 سازمان نقشهبرداری آمریکا جهت تهیهی نقشه از مرز کانادا و آلاسکا، از عکس استفاده نمود. در کنار این فعالیتها که در سالهای پایانی قرن 19 انجام شد و پس از اختراع هواپیما توسط برادران رایت در سال 1902، اقدامات دیگری نیز در جریان جنگ جهانی اول صورت پذیرفت و در فاصلهی دو جنگ جهانی اول و دوم تعداد زیادی سازمان دولتی و شرکت خصوصی به منظور تهیهی نقشه از عکس هوایی بهره گرفتند.
پایه و اساس این روش که در اصطلاح به آن فتوگرامتری میگویند، بدین ترتیب است که با دوربینهای کارگذاشته شده در کف هواپیماهای کوچک، از منظقهی مدنظر عکسهایی گرفته میشود که دارای پوشش طولی در حدود 60 درصد و پوشش عرضی 30 درصد میباشد.
در صورتی که هر دو عکس متوالی گرفته شده را در دفتر کار در وضعیت زمان عکسبرداری قرار دهیم، اشعهای که پیش از این تشکیل تصویر داده است، مجدداً ایجاد خواهد شد و به کمک وسایل و دستگاههایی میتوان وضعیت سه بعدی زمین را ملاحظه نمود.
یکی از این دستگاهها، استروسکوپ نام دارد که دو نمونه از آن شامل استروسکوپ آیینهدار و استروسکوپ جیبی در دو شکل بعد آورده شده است.


علاوه براین، دستگاههای دیگری نیز ساخته شدهاند که بخشی از آنها یک استروسکوپ است که افزون بر ایجاد مدل برجستهای از زمین، میتواند مختصات سهبعدی تمامی نقاط واقع بر سطح زمین را در یک سیستم مختصات تعریف شده، معین کند و از این نظر تا ایجاد یک زابطهی ریاضی میان مختصات سهبعدی نقاط مختلف و نامعلوم بودن مختصات تعداد معدودی از نقاط، مختصات تمامی نقاط را بهدست آورد.
در شکل زیر دستگاه تحلیلی تبدیل عکس به نقشه نمایش داده شده است.

به طور اجمالی با در نظرگرفتن نقاطی بر روی زمین و محاسبهی مختصات آنها، میتوان پس از اندازهگیریهای لازم به کمک روابط ریاضی مختصات تعداد زیادی از نقاط را بهدست آورد.
همانطور که مشاهده گردید، در تهیهی نقشه عملیات تعیین موقعیت باید یک مرتبه برای نقاط کنترل یا مبنا و یک مرتبهی دیگر برای جزئیات صورت میپذیرد. از طرفی کمیتهایی که روی زمین اندازهگیری میشوند، فواصل و زوایا میباشند؛ لذا برای اینکه فواصل و زوایا را به مختصات در جدول بعد، تبدیل کنیم به روابط ریاضی نیاز داریم. با این وجود، فواصل و زوایایی که اندازهگیری میشوند همیشه قابل استفاده نیستند و باید کنترل گردند. بدین منظور هم از روابط ریاضی دیگری بهره گرفته میشود.
به طور کلی مقصود از محاسبات، استفاده از دو دسته روابط ریاضی مذکور است.
برای مناطق کوچک با تعداد نقاط کم از ماشینحسابهای دستی و برای مناطق دارای تعداد نقاط زیاد از کامپیوتر بهره میگیریم و روابط ریاضی را در قالب نرمافزارهای محاسباتی استفاده میکنیم.
جدول اطلاعات مکانی
در شکل بعدی نمونهای از عکسهای هوایی به تصویر کشیده شده است.

تصاویر بعد نیز به ترتیب تجهیزات دوربین عکسبرداری هوایی و نمونهای از دوربینهای هوایی به همراه یک عکس را نشان میدهد.


نقشهبرداری آبی (آبنگاری):
این قسمت از نقشهبرداری شامل عملیات تعیین موقعیت دریاچهها، سواحل دریاها، رودخانهها، کف دریاها و تمامی مناطق آبی میباشد. حد بارز این نقشهبرداری؛ عمقیابی در مناطق مذکور است و از این لحاظ به طور اجمالی آن را تحت عنوان «روش تعیین موقعیت نقاط زمین در زیر آبها» تعریف میکنند.
هدف نقشهبرداری آبی نیز بدست آوردن مختصات (x و y و z) نقاط است که البته در اینجا نقاط در کف دریاچهها، دریاها، رودخانهها و… قرار دارد.
برای بهدست آوردن ارتفاع نقاط یا همان z در این نوع نقشهبرداری، از عمقیابی استفاده میشود. بدین صورت که فاصلهی نقاط تا سطح آب اندازهگیری شده و با معلوم بودن ارتفاع سطح آب، ارتفاع نقاط کف نیز مشخص میگردد. غالباً با قرارگیری دستگاهی در نقاط ثابت روی زمین که میخواهیم موقعیت آن را بهدست آوریم، اندازهگیری کمیتهای طولی زاویهای x و y و z نقاط محاسبه میگردد؛ اما چنین نقاط ثابتی را در آن نمیتوان در نظر گرفت؛ زیرا عموماً برای عمقیابی از قایق استفاده میشود و در داخل قایق این امکان وجود ندارد. به همین جهت نقاط ثابتی تحت عنوان «نقاط کنترل» در ساحل انتخاب میشوند و با بهرهگیری از روشها و وسایل گوناگون نقاط داخل قایق نسبت به این نقاط، بهدست میآیند.
یکی از روشهای عمقیابی، استفاده از طناب مدرجی است که به آن وزنهای آویخته میشود. پس از جنگ جهانی دوم، استفاده از دستگاههای عمقیاب صوتی گسترش چشمگیری داشته است. این دستگاهها در یک لحظهی معین، یک ضربهی صوتی به کف آب ارسال میکند که پس از برخورد به کف آب برمیگردند. در این حال، زمان رفت و برگشت اندازهگیری میشود و با داشتن سرعت صوت در آب، عمق آب با استفاده از فرمول سادهی vt x = که در آن v برابر با سرعت صوت و t زمان رفت و برگشتن صوت میباشد، تعیین میشود. بدین ترتیب برای نقاط مختلف از یک طرف عمقیابی صورت میپذیرد و از طرف دیگر، اطلاعات لازم به منظور تعیین x و y مشخص میگردد.
مهمترین کاربرد این نوع نقشهبرداری در کشتیرانی است. به ویژه زمانی که در نزدیکی سواحل و داخل کانالها و نهرها، عمق آب تقریباً کم باشد و کشتیهای بزرگ در فاصلهای مطمئن از ساحل متوقف شوند. این کشتیها در فاصله کمی از دریا حرکت میکنند و راهنمای کشتی با بهرهگیری از چارت «نقشهنگاری» که از قبل با عملیات نقشهبرداری تهیه شده، آن را هدایت مینماید؛ اما باید توجه داشت که کوچکترین اشتباه در این مورد میتواند خسارات بسیار سنگینی را به بار آورد.
امروزه با پیشرفت صنایع، استفاده از منابع زیر دریاها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و آنچه که در دهههای قبل امکانپذیر نبود، با ابزار و روشهای نوین قابل اجرا شده است. همچنین اکتشاف و بهرهبرداری از معادن به ویژه معادن نفت، در زیرآبها روز به روز گسترش مییابد و لذا در اختیار داشتن نقشههای دریایی دقیق از این محلها، یک نیاز اساسی است.
همچنین این نقشهها به منظور ساختن اسکلهها و بررسی و لایروبی بنادر موجود نیز به کار میرود، اما در برخی نواحی به دلیل رسوبات دریایی بایستی نقشههای دریایی هر ساله به روز شوند. علاوه بر این، برای اندازهگیری جزر و مد و به منظور مشخص نمودن سطح متوسط آب برای ترازیابی و مطالعات مربوط به امواج و جریانات دریایی این نوع نقشهبرداری کاربرد دارد.
در اشکال بعدی، به ترتیب یک کشتی در حال اندازهگیری، دستگاه اکوساندر و چند نمونه از نقشههای تهیه شده در هیدروگرافی به نمایش درآمده است.



نقشهبرداری فضایی و نجومی:
همواره از دورانهای بسیار قدیم ستارگان آسمان، انسانها را شیفته و مجذوب خود کردهاند. مردمان گذشته در حرکت ستارگان نقش نیروهای فوق طبیعی را دخیل میدانستند که به گمان آنها بر سرنوشت انسان تأثیر میگذاشت. اجداد ما با این باور که در ستارگان، نشانههایی وجود دارد که میبایست خوانده شود به رصد آسمان و تهیهی توضیحات دقیق از آن دست زدند.
با توجه به مطالب مذکور، درمییابیم که اخترشناسی تاریخچهای طولانی دارد. بقایایی از رصدخانهها و ابزار نجومی با پیشینهای در حدود 3000 سال قبل از میلاد در بابل، سومر، مکزیک، بریتانیا، مصر، پرو و چین کشف شده است.
قدیمیترین صورتهای فلکی شناخته شده ستارگان به منجمان بابلی تعلق دارد که تاریخ آن به حدود 1700 سال قبل از میلاد میرسد. محاسباتی که در مورد حرکتهای ماه و سیارهها به خصوص سیارهی زهره صورت میگرفت، مطمئناً برای شناخت آنها بوده است.
مدت زیادی نگذشت که مردم باستان از حرکت دورهای آهستهی خورشید، ماه و پنج سیارهی بزرگ منظومهی شمسی (زهره- عطارد- بهرام، برجیس و زحل) در امتداد مسیری منظم در پهنهی آسمان آگاهی یافتند. یک منجم یونانی با نام هیپارخوس (161 تا 127 ق.م) نخستین فردی بود که صورت قابل توجهی در از ستارگان را تنظیم نمود. وی موقعیت حدود 1000 ستاره را تعیین کرد و برای هر ستاره مبنای درخشندگی آن را مشخص نمود.
به منظور دریانوردی در دریاهای آزاد و برای اندازهگیری زمین در مقیاس بزرگ، بدست آوردن صورت دقیقی از ستارگان الزامی بود. دایرهالعارف نجومی و ریاضی که تحت عنوان «مجسطی» توسط بطلمیوس در حدود سال 160 میلادی نوشه شد تا پایان قرون وسطی کتاب مرجع در این زمینه به شمار میرفت.
اما اولین اطلس نجومی قابل استفاده توسط یک منجم آلمانی با نام «یوهان پیر» نوشته شد این اطلس شامل 51 نقشه میشد و 1277 ستاره را صورتبرداری کرده بود. اخترشناسان دیگری هم در سالهای بعد مطالعاتی بر روی ستارگان انجام دادند و در نهایت در نیمهی دوم قرن 19 میلادی تعدا ستارگان رصد شده به 850000 ستاره رسید.
در قرن 20 بهرهگیری از صفحههای عکاسی تا مقدار زیادی جای رصد چشمی ستارگان را گرفته است. اجرامی که درخشندگی آنها در حدی میباشد که به راحتی با چشم قابل مشاهده نیستند، عکسبرداری میشوند. این نوع رصد موجب کشف میلیونها ستاره گردید که پیش از آن ناشناخته بودند.
در سالیان اخیر اکتشاف منظومهی شمسی با استفاده از فضاپیماهای سرنشیندار و بدون سرنشین و همچنین تسلکوپ هابل، انگیزه تازهای را به منظور نقشهبرداری از خورشید، سیارهها و قمرهای آنها به وجود آورده است. دوربینهای ویدئویی الکترونیکی جریان مداومی از تصاویر بسیار روشن را به زمین ارسال میکند. تصاویر مذکور عموماً به شکل تصویرهای استوانهای کنار هم ردیف و چسبانده میشوند.
در گذشته ستارهها را در هر کشوری به یک شکل خاص نمایش میدادند. با پیدایش عکاسی نجومی، ستارهها به شکل نقطههایی نشان داده میشوند که بزرگی هر نقطه با درخشندگی آن ستاره تناسب دارد.
به تصویر کشیدن سحابیها، ستارههای مزدوج، ستارههای دنبالهدار، خوشههای ستارهای و کهکشانها بسیار مشکل است؛ اما سختتر از آن نمایش دادن اجرام آسمانی مانند اخترنماها و سیاهچالهها میباشد که خارج از دسترسی اخترشناسی نوری هستند و وجودشان از امواج رادیویی که ارسال میگردند برای ما مشخص میشود.
به منظور تصویر کردن میدانهای مغناطیسی و بادهای خورشیدی که به شکل منحنی ترسیم میگردند، نمودارهای خاصی به کار میروند. در شکل زیر یک اسطرلاب به تصویر کشیده شده است.

همچنین شکل زیر نیز لکههای ماه را پس از رصدی که در سالهای 1675 و 1677 انجام شد را به نمایش میگذارد.

سازمان ملی هوانوردی فضایی ایالات متحده آمریکا (NASA) هم نقشههایی رنگی را به چاپ رسانده است که سازههای کانی سطح ماه را نمایش میدهد.
طریقهی نامگذاری قسمتهای برجستهی ستارهها در منظومهی شمسی تحت هدایت اتحادیهی بینالمللی اخترشماسی (IAU) است که دفتر آن در پاریس استقرار دارد و بالاترین مرجع در زمینهی اخترشناسی به شمار میرود. یکی از دستاوردهای این اتحادیه، مشخص کردن طریقهی نامگذاری مشترکی برای برجستگیهای بزرگ سطح ماه بوده است. به منظور آسان نمودن درک بینالمللی نقشههای آسمان، کلیهی نامهای روی این نقشهها عموماً به لاتین نگاشته شدهاند. با همین هدف هر ستارهای که در صورت ستارگان آمده است، دارای یک شمارهی شناسایی خاص میباشد. در شکل زیر، نقشه ابتدایی زهره که از دادههای فرستاده شده از یک کاوشگر فضایی در ایالات متحده آمریکا در سال 1980 بدست آمد را نمایش میدهد.

تقسیمبندی نقشهبرداری براساس موضوع
الف نقشهبرداری مهندسی: این قسمت از نقشهبرداری خود شامل بخشهای زیر میباشد:
- نقشهبرداری مقدماتی، جهت جمعآوری اطلاعات دقیق برای انتخاب مناسبترین محل به منظور انجام پروژههای ساختمانی مانند سد و راه و تخمین هزینههای مربوطه.
- نقشهبرداری برای پیاده کردن پروژههای ساختمانی؛ مانند قوسهای جاده، حدود مناطق و غیره در روی زمین
- نقشهبرداری اجرایی پروژههای عمرانی برای بهدست آوردن و جمعآوری معلومات و اطلاعات مهندسی در مورد فعالیتهایی نظیر ایجاد جادهها، مخازن آب و سدها.
- نقشهبرداری شناسایی، به منظور برآورد تقریبی هزینههای اجرای پروژه.
ب نقشهبرداری زمینشناسی: به منظور تعیین طبقات مختلف پوستهی زمین.
شکل بعدی نمونههایی از نقشهی زمینشناسی را نمایش میدهد.

ج نقشهبرداری زیرزمینی: در زمینهی تعیین موقعیت و پیاده کردن عوارض از زیرزمین مانند معادن و تونلها، بحث میکند. در شکل زیر میتواند نمونههایی از نقشهی زیرزمینی را ملاحاظه کنید.

د نقشهبرداری باستانشناسی: کاربرد ان برای تعیین موقعیت آثار تارخی و قدیمی است.
ه نقشهبرداری نظامی: به منظور تهیه نقشههای نظامی و تعیین نقاط استراتژیک و دفاعی و تعرضی مورد استفاده قرار میگیرد.
.